سلام خدمت همه دوستان عزیز ؛ در زیر شعری از محبوبترین
شاعر همشهری ((آقای سید حسین سیدی)) را آورده ام،
امیدوارم که لذت ببرید.
در باغ دلم یک گل شاداب ندارم
از لذت دیدار شما خواب ندارم
صد دفتر صد برگ پر از شعر سپید است
در شان شما یک غزل ناب ندارم
دفترچه عمرم شده پر خاطره ی تلخ
یک خاطره از کوچه و مهتاب ندارم
آنقدر شدم چشم به راه تو که دیگر
چشمی که کنم عکس تو را قاب ندارم
عشق است همان مرثیه لیلی و مجنون
یک شعر غزل وار در این باب ندارم
برگرد که این معرکه آغاز نگردد
من تاب غم غصه سهراب ندارم
((دل مملوء درد است که در پیش شما هم
حتی سخن از این دل بیتاب ندارم
بغضی که گرفته نفس راه قلم را
له می کندم آه که ارباب ندارم
آن قدر خیالت،غزلم ذوق زده کرده است
من فکر به جز غصه ی سرداب ندارم))
این شعر فقط گوشه ای از حرف دلم بود
من کار به ایجاز و به اطناب ندارم
با عرض معذرت سه بیت داخل گیومه از بنده ی حقیر است(محسن ابراهیمی پور).